مجله باوند کالا یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
مطالب مرتبط
به نظر شما آموزش چه نقشی در فرهنگ سازی میتواند داشته باشد؟ آیا دانش در رشد معنویات تأثیر دارد؟ آموزش و فرهنگ دو بخش جدایی ناپذیری از داشته های معنوی هر جامعه ای است، در واقع تعلیم و تعلم بخشی از فرهنگ میباشد؛ در مناطقی که آموزش وجود نداشته باشد، معنویاتی وجود ندارد و در واقع مردم آن محیط از دنیا عقب هستند. برای اینکه رابطه کامل آموزش و فرهنگ را بدانیم، ابتدا به تعریف فرهنگ، سپس به آموزش و در نهایت به رابطه بین هردوی آنها میپردازیم.
تا آخر این مقاله با ما باشید و از موضوعات کاربردی و جذاب لذت ببرید.
فرهنگ چیست؟
فرهنگ از نظر دانشمندان مختلف دارای تعریف های متفاوتی میباشد: از جمله ادوارد تایلور(1832-1917) میگوید” فرهنگ مجموعه پیچیده ای از دانش ها، باورها، هنرها، قوانین، اخلاقیات، عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه خویش فرا میگیرد، تعریف میکند.
فرهنگ هر ملتی با توجه به خصوصیات مربوط آن، از ملت های دیگر متفاوت میباشد؛ اما در کل، فرهنگ راه مشترک زندگی، اندیشه و کنش انسان است که در برگیرنده:
سازگاری کلی با نیازهای اقتصادی یا محیط جغرافیایی پیرامون
سازمان مشترکی که برای فرو نشاندن نیازهای اجتماعی و سیاسی که از محیط پیرامون برخاسته اند، پیدا شده اند
مجموعه مشترکی از اندیشه ها و دستاورد ها
آموزش چیست؟
آموزش یا Teaching که در زبان انگلیسی به معنای تعلیم و تدریس آمده است، در اصطلاح آموزش و پرورش مجموعه منظمی از اعمال و رفتار است؛ فعل و انفعالی است میان دو قطب روان(آموزشگار و فراگیر) که مستلزم برنامه ای منظم است.
از تعلیم، تعریف های زیادی شده است؛ از جمله دو تعریف خیلی مشهور از دانشمندان برجسته را در زیر بیان کرده ایم.
جان دیوی:آموزش و پرورش تکرار تجربه است، به این معنی که تجربه گسترش پیدا میکند و برای هدایت و کنترل تجربیات بعدی، فرد را بهتر قادر می‌سازد.
ژان ژاک روسو: آموزش و پرورش هنر یا فنی است که به صورت راهنمایی یا حمایت نیروهای طبیعی و استعدادهای فراگیر و با رعایت قوانین رشد طبیعی و یا همکاری خود او برای زیستن تحقق می پذیرد.
رابطه آموزش و فرهنگ
آموزش و پرورش که از زمان های بسیار دور وجود داشته است، همواره تأثیر خود را بر معنویات نهاده است، طوریکه جوامع با‌فرهنگ دارای با کیفیت ترین سیستم های آموزشی بودند و در جوامعی که تعلیم وجود نداشت، سطح فرهنگ آنها پائین بود؛ این موضوع یک قانون ثابت است و همین حالا هم در کشورهای توسعه یافته، سطح دانش و فرهنگ بالا است. بنابراین ما به این نتیجه رسیدیم که این دو مؤلفه باهم وابسته هستند و مثل جسم و روح باهم تنیده شده اند.
تعلیم و تربیت انسانها در فرهنگ ها و زمانهای مختلف به صورت‌های متفاوتی اعمال میشود که به نوعی مؤثر بودن بستر معنویات را بر تعلیم و تربیت نشان می دهد؛ در واقع هیچ نهاد آموزشی(مدرسه، دانشگاه، موسسه) حتی در توصیفی ترین تعاریف و تعابیر سیاسی و توسعه ای فارغ از اهداف و مأموریت های معنوی و اجتماعی جامعه خود نیست. مدرسه به عنوان مهمترین نهاد آموزشی با جامعه و فرهنگ آن بده بستان و ارتباط متقابل دارد.
بخشی از این ارتباط و تأثیر‌گذاری آموزش بر فرهنگ، جنبه انتقال مفاهیم معنوی چون فرهنگ داشته و با فلسفه اجتماعی آن سازگاری کامل دارد.
حقیقتاً دانش و فرهنگ با همدیگر رشد میکنند، اگر در جامعه ای آموزش رشد کرده باشد، معنویات آن نیز رشد میکند، زیرا بزرگترین مراکز تقویت فرهنگ، مدرسه ها و دانشگاه ها هستند که تمام مؤلفه های معنوی از جمله: تاریخ، فلسفه، دانش و مهارت های یک کشور را به جوانان و کودکان تعلیم میدهند.
فرهنگ بخش گسترده تری از دانش است، زیرا علاوه بر تعلیم و پرورش، بخش هایی چون رسم و رواج ها، عرف و عادات یک ملت را نیز دربر میگیرد، اما مشخصاً نمیتوانیم بیان کنیم که نخست فرهنگ بر آموزش تأثیر میگذارد یا برعکس آموزش بر فرهنگ تأثیر میگذارد.
در یک مدرسه، دانشجویان با دانش هایی سروکار دارند که به آنها یاد میدهد در سطح فردی باهم ارتباط برقرار کنند، ما میتوانیم بخوبی رابطه بین دانش و فرهنگ را ایجاد کنیم، چون وقتی مواد آموزشی با فرهنگ دانشجو همخوانی داشته باشند، آموزشها موفق آمیزتر میشوند.
تعلیم دادن نسل های جوان در مورد سنت ها، اخلاقیات و سبک های زندگی برای زنده نگه داشتن ارزش های معنوی و حفظ آنها کمک میکند. با یادگیری بیشتر در مورد یک فرهنگ خاص، نسل های جوان میتوانند آگاهی خود را افزایش دهند.
کلام آخر
در اکثر کشورها بر آموزش و نقش آن در فرهنگ سازی ملی تأکید میشود، به همین دلیل بیشترین سرمایه گذاری دولت ها در بخش آموزش آن کشورها میباشد. فرهنگ از طریق آموزش بطور راحت و ساده ای انجام میشود.
نویسنده و ترجمه: سهراب رستمی
